سادگانه

ساخت وبلاگ
یه غم خیلی خیلی بزرگ دارم یه جایی از قلبم. انقد ایگنورش میکنم که حتی غمگین هم کم میشم بابتش. غم عمیقیه که ترجیح میدم اصلا سمتش نرم که غرق شم یهو. هرازگاهی فقط یه موجی ازش میزنه تو گلوم.

دلیلشم اصلا دلیل عجیب غریب یا باشکوهی شاید نباشه از نظر خیلیا. خیلی غم تین ایجری ایه.

سادگانه...
ما را در سایت سادگانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msadeganea بازدید : 194 تاريخ : يکشنبه 19 خرداد 1398 ساعت: 22:06

یکی از شیرین ترین خوابهای عمرمو امشب رفتم. مث زمان مدرسه که نمیفهمیدم کی خوابم برده. ده و نیم شب.

سحر که بیدار شدم یه حس خوب و بدون خستگی عجیبی داشتم. خلاصه.

سادگانه...
ما را در سایت سادگانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msadeganea بازدید : 196 تاريخ : يکشنبه 19 خرداد 1398 ساعت: 22:06

یه سری تصویر از چند تا فیلم تو ذهنم هست که اصلا نمیدونم کدوم فیلمان. و گریه پشت چشامه بعنوان‌اهنگ‌پس زمینه این صحنه ها.

میشه لطفا ؟

سادگانه...
ما را در سایت سادگانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msadeganea بازدید : 185 تاريخ : يکشنبه 19 خرداد 1398 ساعت: 22:06

من همیشه از کلی جنسن خوشم اومده و‌دلم سوخته براش و‌تحسینش کردم. ولی امشب حس هانا بیکر بودن دارم و احساس خطر‌ میکنم.

سادگانه...
ما را در سایت سادگانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msadeganea بازدید : 165 تاريخ : يکشنبه 19 خرداد 1398 ساعت: 22:06

یه بار که از حال بدم حرف میزدم و کسالتم، نرگس گف عضو یه گروه شو. یه گروه خیریه مثلا.

قبول دارم. عضوی از یک گروه بودن حس خوبی میده به ادم.

سادگانه...
ما را در سایت سادگانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msadeganea بازدید : 151 تاريخ : يکشنبه 19 خرداد 1398 ساعت: 22:06

بیاید یه کم دورهم تعریف کنیم.چن روز پیش که پست مربوط به عضو گروه بودنو گذاشتم تو بهبوهه یه افطاری بودیم. افطاری گروه بهمان. نمیدونم قبلا گفتم گروه بهمان چیه و کیه و ازز کجا اومده یا نه. ولی فعلا مجال سادگانه...
ما را در سایت سادگانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msadeganea بازدید : 177 تاريخ : يکشنبه 19 خرداد 1398 ساعت: 22:06

میشه فقط یکی بیاد تو بغلش گریه کنم تا خوابم ببره و تا وقتی گریه میکنم حقو بده به دل من که دلم خوش شه. بعد بیدار شم پاشم برم تصمیم منطقی و درست رو بگیرم؟

 

 

+ اهل النخل - مهدی یراحی

سادگانه...
ما را در سایت سادگانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msadeganea بازدید : 183 تاريخ : يکشنبه 19 خرداد 1398 ساعت: 22:06

بذارین یه چیزی رو با صدای بلند اینجا بگم

بعد از این همه مدت ندونستن اینکه چی میخوام تو زندگی یا قراره چیکار کنم، برای چند ماه یه سوژه مشخص رو آرزو کرم. عینی و قابل لمس.

پریشب به آرزوم رسیدم و قرار بود شنبه آرزوم به تحقق بپیونده.

دیشب آرزوی برآورده شده م رو مچاله کردم و انداختم سطل آشغال. مجبور شدم مچاله ش کنم. مجبورم کردن.

و این دردیه که من از دیشب توی سرم توی دلم توی پاهام و دستام حس میکنم. درد دور انداختن آرزوی براورده شده.

سادگانه...
ما را در سایت سادگانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msadeganea بازدید : 175 تاريخ : يکشنبه 19 خرداد 1398 ساعت: 22:06

اولین بستنی مزخرف زندگیمو خوردم.

بستنی لیوانی شکلات تلخ و پرتقال کاله :/

پرتقال رو‌ ندیدم موقع خریدن. 

چارهزار تومن پول دادم یه بستنی مزخرف تلخ بدمزه :/ کی شکلات تلخو با پوست پرتقال میخوره اخه؟

توش پوست پرتقال ریز شده ست ://///

سادگانه...
ما را در سایت سادگانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msadeganea بازدید : 187 تاريخ : يکشنبه 19 خرداد 1398 ساعت: 22:06